خاطرات اهالی خیابان ری از مرحوم محمدتقی فلسفی | راهنما و دلسوز همه بود
تاریخ انتشار: ۱۹ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۶۵۳۰۲۰
همشهری آنلاین-حسن حسن زاده: وقتی با تعدادی از دوستان و همسایگان مرحوم آیتالله محمدتقی فلسفی به گفتوگو مینشینیم، از لحظه لحظه حضور در کنار ایشان آنقدر خاطره دارند که بیان همه آنها در این مجال نمیگنجد. در این گزارش همسایههای قدیمی مرحوم محمدتقی فلسفی از خاطراتشان با آن واعظ و خطیب بنام میگویند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
گرهگشای اهالی
مسلم مفید یکی از همسایگان مرحوم فلسفی از ارتباط نزدیکش با ایشان میگوید: «نام من در شناسنامه «اسلام» است اما مرحوم فلسفی همواره من را مسلم صدا میزدند. در آن چند سالی که همسایه ایشان بودم معمولاً در بسیاری از جلسات و مراسمی که در خانهشان برگزار میشد شرکت میکردم. برای من افتخاری بود که برای منزل ایشان نان میخریدم و گاهی خریدهای شخصی ایشان را انجام میدادم. این ارتباط آقای فلسفی با همسایهها هم دوطرفه بود چنان با محبت و مهربانی با همسایگانشان رفتار میکردند کهگویی همگی از اعضای خانوادهشان هستند.»
او میافزاید: «به یاد دارم، همیشه در خانه مرحوم فلسفی به روی مردم و اهالی محله باز بود. هر روز از ساعت ۱۰ تا ۱۳ در خانهشان جلسه رسیدگی به امور مردم داشتند. هر کسی که مشکل و گرهی در زندگیاش داشت به آنجا میآمد و مرحوم فلسفی هم با نهایت صبر و حوصله به تعداد زیادی از مراجعان رسیدگی میکردند. کسی که بیماری خاصی داشت اما برای درمان آن به مشکل مالی برخورده بود نزد آقای فلسفی میآمد و ایشان نه تنها مشکل مالی او را تا حد توانشان برطرف میکردند که حتی او را به پزشک هم معرفی میکردند. حتی از روحانیان هم آنهایی که برای تأمین هزینههای ازدواج مشکل داشتند به آنجا میآمدند و آقای فلسفی در این مورد هم هیچ مضایقهای نمیکردند.»
مرحوم فلسفی سخاوتمند بود
مهدی انصاری از همسایههای مرحوم فلسفی میگوید: «خانه ما درست در کنار منزل مرحوم فلسفی قرار داشت. من از کودکی ایشان را میشناختم و در سنین نوجوانی بیشتر با ایشان مأنوس شدم و همین امر هم باعث شده است که خاطرات بسیار زیادی از آن واعظ یگانه داشته باشم. به یاد دارم زمان جنگ تحمیلی و موشکباران تهران، یک روز سریعاً خودم را به منزل ایشان رساندم و دیدم آقای فلسفی در حیاط ایستادهاند. وقتی گفتم خواهش میکنم به زیرزمین خانه ما بیاید تا مبادا اتفاقی برایتان بیفتد، لبخند زدند و گفتند: «اگر مرگ سراغ من بیاید به داخل زیرزمین هم خواهد آمد. و اگر عزرائیل هم به سراغم بیاید، استکان چایم را زمین میگذارم و به استقبالش میروم.»
مرحوم فلسفی، آنقدر مهربان بود که در خانهاش همواره به روی همه مردم باز بود. شاید یکی از خصوصیات بارز ایشان، بیاعتناعی او به مادیات بود. به یاد دارم در اعیاد مختلف، اسکناسهای زیادی را برای هدیه دادن به مردم آماده میکردند و من هم بارها از دست ایشان در اعیاد گوناگون اسکناسهایی را تبرک گرفتم. همیشه سعی میکردم از ایشان الگو بگیرم یکی از مهمترین اثرات سبک زندگی مرحوم فلسفی که تأثیر زیادی در اطرافیان داشت، سخنوریشان بود، من همواره سعی میکردم در نوع سخن گفتنم از ایشان پیروی کنم. اما جالبترین خاطرهام از ایشان به روزی مربوط میشود که فردی که به نظر اعتیاد داشت به خانه مرحوم فلسفی آمد و گفت که در خانهام فرشی ندارم. مرحوم فلسفی هم مانند همیشه با سخاوتمندی خاصش به من گفت «همراه او برو و وضع زندگیاش را ببین اگر نیازمند بود فرشی که در ایوان خانه پهن کردهایم را به او بده» وقتی با آن شخص رفتم فهمیدم که دروغ گفته است. نزد مرحوم فلسفی برگشتم و ماجرا را به او گفتم. ایشان با این وجود آن شخص را دوباره به حضور خواستند و مبلغی به او کمک کردند و از او خواستند برای حل مشکل خود چارهای بیندیشد.»
کمک به نیازمندان از درآمدهای شخصیمصطفی مصطفایی یکی از نزدیکان و یاران مرحوم فلسفی میگوید: «من از کودکی در خدمت ایشان بودم. از همان زمان برایم مانند یک پدر مهربان بودند. مرحوم فلسفی هم هر وقت میخواستند من را صدا بزنند، میگفتند: «بابا مصطفی». باید بگویم صفت مهربانی در وجود ایشان آنقدر ریشه داشت که نه تنها برای نزدیکان بلکه شامل همه همسایگان و مراجعان به خانهشان هم میشد. هر وقت از در حیاط وارد میشدم میگفتند، در را باز بگذارم. چراکه اعتقادشان این بود که در خانه باید به روی همه باز باشد. وقتی به سنین جوانی رسیدم، من را مسئول ارتباط با چاپخانه و توزیع و تکثیر کتابهایشان کرده بودند. به همین دلیل من متنها و نوشتههایشان را به افراد مسئول میدادم تا آنها را بررسی کنند و بعد از چاپ کتابها هم بنا بر درخواست بزرگانی مانند، آیتالله صدوقی یزدی، آیتالله یثربی کاشانی و آیتالله دستغیب و دیگر بزرگان، کتابها را برای آنها میفرستادم.»
مصطفی مصطفایی یکی از نزدیکان و یاران مرحوم فلسفیمصطفایی به گشادهرویی و سخاوتمندی مرحوم فلسفی تاکید میکند و میگوید: «این ویژگی باعث میشد که هیچ سائلی را از در خانهاش بیبهره نگذارد. بارها شاهد بودم حتی شخصاً به بیمارستانها و مراکز درمانی زنگ میزد و برای بیمارانی که بضاعت نداشتند سفارش میکرد و بارها هم پیش آمده بود که به بیمارستانها میگفت صورت حساب بیماران بیبضاعت را برایش بفرستند تا هزینه درمانی آنها را پرداخت کند. اما مهمتر اینکه تمام این هزینهها را هم از اموال خود پرداخت میکرد و نه از وجوهات و خمس و زکاتی که به ایشان میدادند. یعنی درآمدهای حاصل از منبرها و کتابهایشان را برای کمک به نیازمندان اختصاص میدادند.»
-----------------------------------------------------------------------------------------------
*منتشر شده در همشهری محله منطقه ۲۰در تاریخ ۱۳۹۴/۰۴/۱۵
کد خبر 787003منبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: آقای فلسفی همسایه ها آیت الله کتاب ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۶۵۳۰۲۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فلسفه چینی: سفری به ژرفای اندیشه شرقی
فلسفه چینی، گوهر درخشان تمدن کهن چین، با قدمتی چند هزار ساله، همچنان درخشش خود را حفظ کرده و بر اندیشه و فرهنگ جوامع مختلف تاثیر گذاشته است. این فلسفه پهناور، طیف وسیعی از مکاتب فکری را در بر میگیرد که هر یک به جنبهای خاص از هستی، انسان و جامعه میپردازند.
به گزارش بیتوته، فلسفه چینی در دورههای مختلف تاریخی، از جمله دوره بهار و پاییز و دوره کشورهای متخاصم، سرچشمه گرفته است. در دورهای به نام "صد مکتب فکری"، تحولات فکری و فرهنگی قابل توجهی در فلسفه چینی رخ داد. اگرچه بسیاری از اصول فلسفه چینی در دوره کشورهای متخاصم شکل گرفت، اما عناصر اساسی آن برای چندین هزار سال وجود داشته است.
در باورهای اولیه دوره سلسله شانگ، تصوراتی از نظم و تنظیم طبیعت به وضوح مشاهده میشود. این باورها بر اساس مشاهدات مردم از چرخههای زمینی، همچون روز و شب و فصلها، شکل گرفته و نظم طبیعت را منعکس میکنند.
در مقابل باورهای فلسفی غرب، که زمان را به عنوان یک پیشرفت خطی میپذیرند، در این باورها تمایز اساسی وجود دارد. همچنین، در این دوره پرستش اجداد به رسمیت شناخته شده و جایگاه مهمی در فرهنگ و مذهب داشته است.
با سقوط سلسله شانگ، یک مفهوم جدید به نام "فرمان بهشت" معرفی شد که نقضی بر حکومت ژو بود. این دستور به عنوان یک توجیه برای ناکارآمدی حکومت ژو مطرح شد و شایستگی حاکمان را مورد سوال قرار داد.
دوک ژو اصطلاحات اولیه خورشیدی را ایجاد کرد و از مربعهای آزمایشی و ژوبی سوانجینگ استفاده کرد. این باورهای اولیه ممکن است در متونی مانند "Guicang" و "تقویم کوچک شیا" یافت شوند، که احتمالاً اولین کتب چینی هستند و از وجود سلسله شیا مشتق شدهاند.
تاریخچه فلسفه چینیدر طول دوره بهار و پاییز، آیین کنفوسیوس از آموزههای فیلسوف چینی کنفوسیوس که خود را انتقال دهنده مجدد ارزشهای ژو میدانست، توسعه یافت. فلسفه او در زمینههای اخلاق و سیاست با تأکید بر اخلاق فردی و حکومتی، صحت روابط اجتماعی، عدالت، سنتگرایی و اخلاص است.
آیین کنفوسیوس همراه با قانونگرایی، مسئول ایجاد اولین شایستهسالاری در جهان است که معتقد است وضعیت فرد باید بر اساس تحصیلات و شخصیت، نه اصل و نسب، ثروت یا دوستی تعیین شود.
قبل از سلسله هان، بزرگترین رقبای کنفوسیوس قانونگرایی چینی و موهیسم بودند. آیین کنفوسیوس تا حد زیادی به مکتب فلسفی مسلط چین در اوایل سلسله هان تبدیل شد و پس از جایگزینی مکتب معاصر خود، یعنی هوانگ لائو، بیشتر تائوئیست شد.
قانونگرایی بهعنوان یک فلسفه منسجم، عمدتاً به دلیل رابطهاش با حکومت استبدادی غیرمحبوب کین شی هوانگ ناپدید شد، با این حال، بسیاری از ایدهها و نهادهای آن همچنان بر فلسفه چینی در سراسر سلسله هان و پس از آن تأثیر میگذارند.
محیسم، اگرچه در ابتدا به دلیل تأکید بر عشق برادرانه در مقابل قانونگرایی خشن محبوبیت داشت، اما در طول سلسله هان به دلیل تلاشهای کنفوسیوسها در تثبیت دیدگاههای خود به عنوان ارتدکس سیاسی، مورد استقبال قرار نگرفت.
دوره شش سلسله شاهد ظهور مکتب فلسفی Xuanxue و بلوغ بودیسم چینی بود که در اواخر سلسله هان از هند وارد چین شده بود. در زمان سلسله تانگ، پانصد سال پس از ورود بودیسم به چین، این دین به یک فلسفه دینی کاملاً چینی تبدیل شده بود که تحت سلطه مکتب ذن بودیسم بود. نئوکنفوسیوسیسم در طول سلسله سونگ و سلسله مینگ به دلیل ترکیب نهایی فلسفه کنفوسیوس و بودایی و حتی تائوئیستی بسیار محبوب شد.
در طول قرنهای ۱۹ و ۲۰، فلسفه چینی مفاهیمی از فلسفه غرب را ادغام کرد. انقلابیون ضد سلسله چینگ، درگیر در انقلاب شینهای، فلسفه غرب را به عنوان جایگزینی برای مکاتب فلسفی سنتی معرفی کردند.
در این دوران، محققان چینی تلاش کردند تا ایدئولوژیهای فلسفی غربی مانند دموکراسی، مارکسیسم، سوسیالیسم، لیبرالیسم، جمهوریخواهی، آنارشیسم و ناسیونالیسم را در فلسفه چینی بگنجانند. در جمهوری خلق چین مدرن، ایدئولوژی رسمی "سوسیالیسم اقتصاد بازار" دنگ شیائوپینگ است.
اگرچه جمهوری خلق چین از نظر تاریخی با فلسفه چین باستان دشمنی داشته است، تأثیرات گذشته هنوز هم در فرهنگ چینی ریشهدوانده است. در دوره اصلاحات اقتصادی پس از چین، فلسفه مدرن چینی در اشکالی مانند کنفوسیوسیسم جدید دوباره ظاهر شد. مانند ژاپن، فلسفه در چین به دیگ ذوب ایدهها تبدیل شده است. فلسفه چینی هنوز هم در میان مردم شرق آسیا و حتی آسیای جنوبشرقی تأثیر عمیقی دارد.
سرچشمههای فلسفه چینی: از افسانه تا واقعیتردپای نخستین اندیشههای فلسفی در چین را میتوان در متون کهن چینی مانند "ئی چینگ" (کتاب تغییرات) و "داستان های ژو" (مجموعه ای از روایت های تاریخی و اسطوره ای) یافت. این متون، حاوی مفاهیمی مانند "یین و یانگ"، "دائو" (طریقت) و "لی" (آداب و رسوم) هستند که بعدها در مکاتب مختلف فلسفه چینی بسط و گسترش یافتند.
با این حال، نقطه عطفی در شکلگیری فلسفه چینی را میتوان دوران "صد مکتب اندیشه" (قرن ششم و پنجم پیش از میلاد) دانست. در این دوره، صدها مکتب فکری مختلف در سراسر چین ظهور کردند و به مباحثات و مناظرههای گستردهای در حوزههای گوناگون از جمله هستیشناسی، معرفتشناسی، اخلاق و سیاست پرداختند.
فهرست فیلسوفان چینیفهرست فیلسوفان چینی شامل شخصیتهای مهمی است که تأثیر بسزایی بر فلسفه و فرهنگ چین داشتهاند.
کنفوسیوس: به عنوان استاد بزرگ دیده میشود، اما گاهی توسط تائوئیستها مورد تمسخر قرار میگیرد.
منسیوس: پیروان کنفوسیوس با الهام از ایدهآلیسم.
ژون زی: یکی دیگر از پیروان کنفوسیوس، نزدیکتر به رئالیسم، معلم هان فی و لی سی.
ژو شی: بنیانگذار نئوکنفوسیوسیسم.
وانگ یانگ مینگ: با نفوذترین طرفدار "وضعیت ذهن".
لائوزی: بنیانگذار نیمه اسطورهای مکتب تائوئیست.
ژوانگ ژو: گفته میشود نویسنده ژوانگزی است.
Lie Yukou: که گفته میشود نویسنده Liezi است.
یانگ ژو: خودگرایی اخلاقی را مطرح کرد و یانگیسم را پایهگذاری کرد.
موزی: مؤسس مدرسه موهیست.
شانگ یانگ: بنیانگذار قانونگرا و اصلاحگر محوری شین.
هان فی: یکی از برجستهترین نظریهپردازان قانونگرایی.
لی سی: حامی و مجری اصلی قانونگرایی.
مکاتب برجسته در فلسفه چینی 1. مکتب فلسفی کنفوسیوسیسمکنفوسیوسیسم، یکی از تاثیرگذارترین مکاتب فلسفه چینی است که توسط کنفوسیوس (551 – 479 پیش از میلاد) بنیان نهاده شد. این مکتب، بر اهمیت اخلاق، روابط اجتماعی، احترام به سنت و آموزش و پرورش تاکید میکند. کنفوسیوس معتقد بود که با رعایت "رεν" (نوع دوستی) و "لی" (آداب و رسوم) میتوان جامعهای آرمانی و مردمی فرهیخته و اخلاقمدار را ایجاد کرد.
2. مکتب فلسفی تائوئیسمتائوئیسم، مکتبی فلسفی و عرفانی است که بر مفهوم "دائو" (طریقت) به عنوان اصل و منشا کل هستی تاکید میکند. لائوتسه، بنیانگذار تائوئیسم، در کتاب " دائو ده چینگ" (کتاب دائو و德) به توصیف مفهوم "دائو" و نحوهی زیستن بر وفق مراد آن میپردازد. تائوئیسم، بر زندگی ساده، پیروی از طبیعت، رها کردن و "وِی وُ وی" (بیعملیِ هدفمند) تاکید میکند.
3. مکتب فلسفی موهیسمموهیسم، مکتبی فلسفی و سیاسی است که توسط مو دی (موسی) در قرن پنجم پیش از میلاد بنیان نهاده شد. این مکتب، بر اصول برابری و عدالت جهانی، ضدیت با جنگ و اهمیت “جهانشمولی” (universal love) تاکید میکند. موهیسم در بسیاری از جنبهها با کنفوسیوسیسم در تضاد بود و ارزشهایی مانند فایدهگرایی و عقلگرایی را ترویج میکرد.
4. مکتب فلسفی قانونگراییقانونگرایی، مکتبی فلسفی و سیاسی است که بر اهمیت نظم، قانون و قدرت حکومت مرکزی برای ایجاد ثبات و امنیت در جامعه تاکید میکند. قانونگرایان بر این باور بودند که انسانها ذاتا خودخواه و قانونگریز هستند و تنها با وضع قوانین سختگیرانه و مجازاتهای شدید میتوان نظم و امنیت را برقرار کرد.
5. مکتب فلسفی فاهِیافاهِیا، مکتبی فلسفی و حقوقی است که بر اهمیت مهارتها و تخصصهای فردی، واقعگرایی و عملگرایی تاکید میکند. فاهِیا در تقابل با سایر مکاتب فلسفه چینی، به جای تمرکز بر ارزشهای اخلاقی و آرمانگرایی، بر کسب مهارت و تخصص برای موفقیت در زندگی و خدمت به جامعه توجه داشت.
تاثیر فلسفه چینی بر جهانفلسفه چینی فراتر از مرزهای چین نفوذ کرده و بر اندیشه و فرهنگ جوامع مختلف از جمله کره، ژاپن، ویتنام و حتی غرب تاثیر گذاشته است. مفاهیمی مانند "یین و یانگ"، "دائو"، "رِن" (نوع دوستی) و "لی" (آداب و رسوم) در فرهنگ و ادبیات بسیاری از ملل جهان رسوخ پیدا کردهاند.
• تاثیر فلسفه چینی در شرق آسیافلسفه چینی نقشی اساسی در شکلگیری فرهنگ و اندیشه در شرق آسیا ایفا کرده است. در کره، فلسفه چینی به ویژه کنفوسیوسیسم، به عنوان ایدئولوژی رسمی دولت در طول سلسلههای مختلف مورد استفاده قرار میگرفت. در ژاپن، فلسفه چینی با مذهب شینتو آمیخته شد و مکتب فکری "ذن" را پدید آورد که تا به امروز نیز در فرهنگ ژاپنی جایگاهی ویژه دارد.
• تاثیر فلسفه چینی در غربفلسفه چینی در قرن هجدهم میلادی به اروپا راه یافت و توجه بسیاری از اندیشمندان غربی را به خود جلب کرد. فیلسوفانی مانند ولتر، لایبنیتس و گوته از فلسفه چینی در ایدههای خود الهام گرفتند. در دوران معاصر، فلسفه چینی به عنوان منبعی برای معنویت و خرد در دنیای مدرن مورد توجه قرار گرفته است.
نمونههایی از تاثیر فلسفه چینیهنر رزمی: بسیاری از هنرهای رزمی مانند تای چی، کونگ فو و جودو ریشه در فلسفه چینی دارند.
طب سنتی چینی: طب سنتی چینی که بر اساس مفاهیمی مانند "یین و یانگ" و "چی" استوار است، در بسیاری از نقاط جهان مورد استفاده قرار میگیرد.
فنگ شویی: فنگ شویی، که به عنوان "هنر چیدمان" نیز شناخته میشود، بر اساس فلسفه چینی و مفاهیمی مانند "یین و یانگ" و "چی" است و برای ایجاد تعادل و هماهنگی در محیط زندگی به کار میرود.
چالشهای پیش روی فلسفه چینیفلسفه چینی در دنیای مدرن با چالشهایی روبرو است. برخی از منتقدان معتقدند که فلسفه چینی با ارزشهای مدرن مانند دموکراسی و حقوق بشر سازگار نیست. برخی دیگر نیز معتقدند که فلسفه چینی过于理论化 و کاربردی نیست.
آینده فلسفه چینیبا وجود چالشها، فلسفه چینی به عنوان منبعی غنی از خرد و معنویت همچنان مورد توجه بسیاری از مردم در سراسر جهان است. فلسفه چینی میتواند به ما در درک بهتر خود و جهان و یافتن راههایی برای زندگی بهتر کمک کند.
سوالات متداول درباره فلسفه چینی1. فلسفه چینی چه زمانی پدیدار شد؟
ردپای نخستین اندیشههای فلسفی در چین را میتوان در متون کهن چینی مانند "ئی چینگ" (کتاب تغییرات) یافت که قدمت آن به حدود هزاره دوم پیش از میلاد برمیگردد. با این حال، نقطه عطفی در شکلگیری فلسفه چینی را میتوان دوران "صد مکتب اندیشه" (قرن ششم و پنجم پیش از میلاد) دانست.
2. مکاتب اصلی فلسفه چینی کدامند؟
مکاتب اصلی فلسفه چینی عبارتند از: کنفوسیوسیسم، تائوئیسم، موهیسم، قانونگرایی و فاهِیا. هر یک از این مکاتب به جنبهای خاص از هستی، انسان و جامعه میپردازند.
3. تاثیر فلسفه چینی بر جهان چگونه بوده است؟
فلسفه چینی فراتر از مرزهای چین نفوذ کرده و بر اندیشه و فرهنگ جوامع مختلف از جمله کره، ژاپن، ویتنام و حتی غرب تاثیر گذاشته است. مفاهیمی مانند "یین و یانگ"، "دائو"، "رِن" (نوع دوستی) و "لی" (آداب و رسوم) در فرهنگ و ادبیات بسیاری از ملل جهان رسوخ پیدا کردهاند.
4. آیا فلسفه چینی با دنیای مدرن سازگار است؟
برخی از منتقدان معتقدند که فلسفه چینی با ارزشهای مدرن مانند دموکراسی و حقوق بشر سازگار نیست. اما در عین حال، فلسفه چینی میتواند به ما در درک بهتر خود و جهان و یافتن راههایی برای زندگی بهتر کمک کند. ارزشهای محوری فلسفه چینی مانند احترام، تعادل و هماهنگی همچنان در دنیای مدرن کاربرد دارند.
5. چگونه میتوان فلسفه چینی را مطالعه کرد؟
منابع مختلفی برای مطالعه فلسفه چینی وجود دارد. کتابهای متعددی در مورد فلسفه چینی به زبان فارسی ترجمه شدهاند. همچنین میتوانید از مقالات علمی، وبسایتهای معتبر و دورههای آموزشی آنلاین برای آشنایی با فلسفه چینی استفاده کنید.
سخن پایانی مقاله درباره ی فلسفه چینیفلسفه چینی دریچهای به سوی خرد و معنویت باستانی است. این فلسفه با مفاهیم عمیق و آموزندهای که دارد، میتواند به ما در درک بهتر خود و جهان و یافتن راههایی برای زندگی بهتر کمک کند. فلسفه چینی گنجینهای ارزشمند است که باید آن را حفظ و گرامی داشت.
کانال عصر ایران در تلگرام